علیرضا بیگلری، رییس انستیتو پاستور ایران:
ای کاش مهربانانهتر حمایت میشدیم
اگر حمایت سیاسی دنبال واکسنی باشد، موفقتر پیش میرود
تاریخ انتشار :
چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۰۸
کد مطلب : ۱۱۷۵۹
سالمخبر: دو سال از ورود کرونا به کشور می گذرد. اگرچه تامین واکسن برای کشور با وجود تعدد واکسنهای تولید داخل کرونا از سوی نهادها و سازمانهای مختلف و با وجود وعدههای ماه به ماه تحقق نیافت و تعویق واردات واکسن ماههای پرتلفاتی را نیز بر جای گذاشت اما آنچه این روزها از اظهارات صاحبان صنایع تولید کننده دارویی و واکسن فاش میشود حاکی از ناکارآمدی های برخی مسوولان و تصمیمات دیرهنگامی است که تاوان سختی نیز بابت آن کشور پرداخت.
صنعت تولید واکسن در کشور از صنایع پرقدمتی است که اگرچه همان روزها از آن توقع پویایی و نتایج خوشایندتری برای تولید واکسن انتظار می رفت اما همان روزها بسیاری از متخصصان و پیشکسوتان این صنعت عنوان کردند که طی سالیان گذشته این صنعت مورد بی مهری مسوولان و مغفول ماندن بودجه ی کافی برای رشد و پویایی این صنعت بوده است.
علیرضا بیگلری، رییس انستیتو پاستور ایران ناگفتههای بسیاری را از «پروژه تلاشِ» پاستور در ساخت واکسن کرونا را در گفت و گو با ایسنا مطرح میکند تا آنجا که او پس از پشت سر گذاردن روزهای سخت حاکمیت کرونا در کشور اظهار میکند: ای کاش مهربانانهتر حمایت میشدیم.
او با اشاره به دوندگی های بسیار برای مجوز و ارز گفت: به فایزر دو بار دو میلیارد دلار پول داده شد. شاید شرکتهای داخلی واکسنساز دیگر اعم از برکت و رازی و... منابع دیگری داشتند، اما واقعا پولی که ما برای واکسن در دستمان داشتیم و ارزی که برای ما در اسفند ماه سال قبل تصویب کرده بودند، ۴۰ میلیون یورو است که نصف آن را نیمه اول سال دادند، اما نصف دومش که برایمان برای واردات تجهیزات خیلی حیاتی بود، با شش ماه تاخیر دادند. حال ۴۰ میلیون یورو را با چهار میلیارد دلار فایزر مقایسه کنید و همچنین مقایسه کنید با زمانیکه رییس جمهور یک کشور میایستد و میگوید این واکسن ساخته شود، در حالی که ما برای دریافت یک مجوز و ارز باید ماهها بدویم. البته باز هم تشکر میکنم. به هر حال کشور امکاناتش همین بود و همین را در اختیار ما گذاشت، اما فکر میکنم که اگر زودتر آدنوی خومان را میساختیم خیلی برد میکردیم. در این کارها زمان بسیار مهم است.
وی تاکید کرد: نکته بسیار مهم این است که درست است که فناوریها در کشور شکل گرفت، اما برای ورود تجهیزاتمان نیاز به پول داریم. از آن ۴۰ میلیون یورویی که قول داده بودند میدهند، ۲۰ میلیون یورویش با شش ماه دوندگی داده شد. حال فرض کنید که قرار است از یک کشور خارجی مواد اولیه یا تجهیزات بگیرید، شش ماه تعهداتان را عقب میاندازید و بین بانک مرکزی و ... دوندگی میکنیم. پنج تا شش ماه طول کشید که این پول را پرداختند. در حالی که اسمش این است که واکسن اولویت است و ضرورت است. این درحالی است که وقتی من هشت میلیون واکسن را تحویل میدهم با خرید واکسن از طرف خارجی خیلی تفاوت دارد. زیرا طرف خارجی ابتدا پولش را دریافت میکند و بعد واکسن تحویل میدهد، اما ما وقتی واکسن را تحویل میدهیم، گرفتن ریالش هم به سختی صورت میگیرد. حال ریال را نمیخواهیم اما تعهدات ارزی همین واکسنی که خودتان قبول دارید و خودتان و خانوادههایتان از همین واکسن تزریق میکنند را بپردازید.
بیگلری همچنین گفت: واقعا سرگردانی و اینکه یک پرونده ارزی و چیزی که شورای امنیت ملی تصویب کرده، شش ماه طول بکشد که ۲۰ میلیون یورویش را بتوانید بگیرید، درست نیست و فکر نمیکنم هیچ کجای دنیا بتوانند اینطور واکسن بسازند. نمونه اسپوتنیک و فایزر را مثال زدم تا ببینید که حمایت باید در چه حدی باشد. در عین حال استقبال مردم را از پاستوکووک میبینید، وقتی ما تجهیزاتمان را وارد کنیم، حجم تولید بالا میرود. در عین حال در واکسنسازی ۲۰ میلیون یورو هیچ چیز نیست. یکی از مدیران آسترازنکا یک فرد ایرانی است که باور نمیکند ما با چه پولی داریم واکسن میسازیم.
وی ادامه داد: در مجموع ۲۰ میلیون یوروی دوم را بعد از شش ماه دوندگی دادند و مسلما ورود تجهیزات هم با تاخیر خواهد بود. شرکتی که این قطعات را ساخت، با واسطه یک شرکت دیگر به ما اعتماد کرد و تضمین نخواست، اما وقتی در دادن پول بدقولی میکنید، در دفعات بعد ابتدا میگویند پول را بدهید تا بعد به شما تجهیزات و مواد اولیه بدهیم. وقتی اعتماد شکسته میشود، کار کردن سختتر میشود.
بیگلری در ادامه صحبتهایش تاکید کرد: به هر حال زیرساختی که در پاستور ایجاد شده، زیرساخت منحصر به کووید نیست. همین فناوری و تجهیزات در ساخت دهها واکسن دیگر به کار میرود. زیرا یک پیشبینی ما این است که کووید تمام شود و در این صورت یک ساختار و امکاناتی داریم که میتوانیم برای بسیاری از واکسنهای دیگر اقدام کنیم. یکی از علل دیگر انتخاب کوبا برای کار مشترک این بود که آنها در سطح صنعتی خیلی جلوترند.
وی با بیان اینکه پاستور پولی ندارد که بخواهد خرج کند و تکیهگاهمان اعتماد مردم است، تصریح کرد: ما باید واکسنی دست مردم میدادیم که خدشهای به اعتماد یکصد ساله مردم به واکسنهای انستیتو پاستور وارد نمیکرد. نمیتوانستیم واکسنی به مردم بدهیم که بر روی تکنولوژی، ایمن بودن، کنترل کیفی آن و کاراییاش علامت سوال باشد.
تکنولوژی واکسن "آدنوویروسی" را داشتم و آن را ساختم، اما...
وی میگوید: با این حال ببینید که واکسنهایی که در دنیا تولید شد، مانند روسیه و ... شرکت سازنده اعلام میکرد که رییس جمهور روسیه دو ماه تمام زندگیاش را روی این واکسن گذاشت و هرچه که میخواستیم، همان روز برایمان تهیه میشد. در عین حال چهار کشور تاکنون توانستند واکسن آدنوویروسی بسازند، اسپوتنیک روسی، آسترازنکای انگلیسی، جانسون اند جانسون آمریکایی و کانسینو چینی. زیرا تکنولوژی آدنو بسیار محدود است و دست همه نیست، اما من که سالها از عمرم را در انگلیس و آمریکا گذاشته بودم تا این تکنولوژی را یاد بگیرم و این تکنولوژی را داشتم و آن را ساختم، اما با بیتوجهی مواجه شدیم. هنوز هم پرونده این واکسن در سازمان غذا و دارو در دست بررسی است و داوران میگفتند چرا اینقدر روند آن طولانی شده است. بنابراین هر کشوری که این امکان را داشت که آدنوویروس را بسازد، درنگ نمیکرد. ما در اینجا این واکسنی ساختیم که کاملا برای خود پاستور است و نشان دادیم که هم خودش به تنهایی و هم در ترکیب با پاستوکووک چقدر واکسن موثر و باارزشی است، شاید در هر کشوری بودیم، اینگونه با ما برخورد نمیکردند. ما تقریبا با پولی هزار برابر کمتر از کشورهای دیگر واکسن آدنوویروسیمان را ساختیم و ۴۰۰۰ ویال هم آماده داریم، اما سرنوشت آن چه شد؟. هیچ سرانجامی نیست. این واکسن به طور کامل فازهای حیوانی را گذرانده و باید وارد فاز انسانی شود.
چرا ایران پنجمین کشوری نشد که واکسن آدنوویروسی بسازد؟
بیگلری ادامه داد: اگر این واکسن در کشور ایجاد میشد، یک غرور ملی برای هر ایرانی بود که کشور من پنجمین کشوری است که «آدنو» را ساخت. دانش فنی کاملا دانش فنی خودمان بود. یکی از هیات علمیهای جوان پاستور وقت و انرژیاش را ماهها گذاشت و من هم به عنوان کسی که تجربه بینالمللی این کار را دارم، در کنارش ایستادم، اما در نهایت این فرد در دلش میگوید اگر در ترکیه، قطر، روسیه و ... بودم، اتفاق دیگری رخ میداد.
میخواستیم واکسن آدنوویروس به نام "ایران" تمام شود، اما...
وی ادامه میدهد: مسلما در واکسن دو چیز مورد نیاز است؛ یکی حمایت سیاسی و دیگری حمایت مالی؛ دو فاکتوری که واکسنهای موفق دنیا را موفق کرده است. مسلما ضمن اینکه از حمایتهایی که تاکنون شده تشکر میکنم و وضعیت کشور، امکانات، محدودیتها، تحریمها و... را می دانیم، اما معتقدم اگر حمایت سیاسی دنبال واکسن باشد، واکسن موفقتر پیش میرود. در عین حال در کشور هم یاد گرفتیم که یا باید اینقدر قدرت سیاسی پشت واکسن باشد که بتوان با فکر راحت و بدون دلهره پیش رفت یا باید شرکت تجاری باشید و آنقدر سود داشته باشید که مشکل مالی نداشته باشید که این برای شرکت دولتی مانند پاستور فراهم نیست. برای موسساتی مانند پاستور که خرج و دخلش مشخص است، تقریبا هیچ راهی هم برای جلب حمایت، جز حمایت مردمی که همین که واکسن ما را تزریق میکنند به ما روحیه میدهد، ندارد. آرزو میکردم که مقدار بیشتری مهربانانهتر مورد حمایت قرار میگرفتیم. البته ناسپاس نیستم، اما اگر حمایت بیشتری میشد، بهتر پیش میرفتیم. آدنوویروس را مثال زدم که برای کشور یک افتخار بود؛ درحالی که به راحتی میتوانستیم تکنولوژی آن را به کشور دیگری بدهیم، اما نمیخواستیم به اسم کشور دیگری تمام شود، میخواستیم به نام ایران تمام شود.
صنعت تولید واکسن در کشور از صنایع پرقدمتی است که اگرچه همان روزها از آن توقع پویایی و نتایج خوشایندتری برای تولید واکسن انتظار می رفت اما همان روزها بسیاری از متخصصان و پیشکسوتان این صنعت عنوان کردند که طی سالیان گذشته این صنعت مورد بی مهری مسوولان و مغفول ماندن بودجه ی کافی برای رشد و پویایی این صنعت بوده است.
علیرضا بیگلری، رییس انستیتو پاستور ایران ناگفتههای بسیاری را از «پروژه تلاشِ» پاستور در ساخت واکسن کرونا را در گفت و گو با ایسنا مطرح میکند تا آنجا که او پس از پشت سر گذاردن روزهای سخت حاکمیت کرونا در کشور اظهار میکند: ای کاش مهربانانهتر حمایت میشدیم.
او با اشاره به دوندگی های بسیار برای مجوز و ارز گفت: به فایزر دو بار دو میلیارد دلار پول داده شد. شاید شرکتهای داخلی واکسنساز دیگر اعم از برکت و رازی و... منابع دیگری داشتند، اما واقعا پولی که ما برای واکسن در دستمان داشتیم و ارزی که برای ما در اسفند ماه سال قبل تصویب کرده بودند، ۴۰ میلیون یورو است که نصف آن را نیمه اول سال دادند، اما نصف دومش که برایمان برای واردات تجهیزات خیلی حیاتی بود، با شش ماه تاخیر دادند. حال ۴۰ میلیون یورو را با چهار میلیارد دلار فایزر مقایسه کنید و همچنین مقایسه کنید با زمانیکه رییس جمهور یک کشور میایستد و میگوید این واکسن ساخته شود، در حالی که ما برای دریافت یک مجوز و ارز باید ماهها بدویم. البته باز هم تشکر میکنم. به هر حال کشور امکاناتش همین بود و همین را در اختیار ما گذاشت، اما فکر میکنم که اگر زودتر آدنوی خومان را میساختیم خیلی برد میکردیم. در این کارها زمان بسیار مهم است.
وی تاکید کرد: نکته بسیار مهم این است که درست است که فناوریها در کشور شکل گرفت، اما برای ورود تجهیزاتمان نیاز به پول داریم. از آن ۴۰ میلیون یورویی که قول داده بودند میدهند، ۲۰ میلیون یورویش با شش ماه دوندگی داده شد. حال فرض کنید که قرار است از یک کشور خارجی مواد اولیه یا تجهیزات بگیرید، شش ماه تعهداتان را عقب میاندازید و بین بانک مرکزی و ... دوندگی میکنیم. پنج تا شش ماه طول کشید که این پول را پرداختند. در حالی که اسمش این است که واکسن اولویت است و ضرورت است. این درحالی است که وقتی من هشت میلیون واکسن را تحویل میدهم با خرید واکسن از طرف خارجی خیلی تفاوت دارد. زیرا طرف خارجی ابتدا پولش را دریافت میکند و بعد واکسن تحویل میدهد، اما ما وقتی واکسن را تحویل میدهیم، گرفتن ریالش هم به سختی صورت میگیرد. حال ریال را نمیخواهیم اما تعهدات ارزی همین واکسنی که خودتان قبول دارید و خودتان و خانوادههایتان از همین واکسن تزریق میکنند را بپردازید.
بیگلری همچنین گفت: واقعا سرگردانی و اینکه یک پرونده ارزی و چیزی که شورای امنیت ملی تصویب کرده، شش ماه طول بکشد که ۲۰ میلیون یورویش را بتوانید بگیرید، درست نیست و فکر نمیکنم هیچ کجای دنیا بتوانند اینطور واکسن بسازند. نمونه اسپوتنیک و فایزر را مثال زدم تا ببینید که حمایت باید در چه حدی باشد. در عین حال استقبال مردم را از پاستوکووک میبینید، وقتی ما تجهیزاتمان را وارد کنیم، حجم تولید بالا میرود. در عین حال در واکسنسازی ۲۰ میلیون یورو هیچ چیز نیست. یکی از مدیران آسترازنکا یک فرد ایرانی است که باور نمیکند ما با چه پولی داریم واکسن میسازیم.
وی ادامه داد: در مجموع ۲۰ میلیون یوروی دوم را بعد از شش ماه دوندگی دادند و مسلما ورود تجهیزات هم با تاخیر خواهد بود. شرکتی که این قطعات را ساخت، با واسطه یک شرکت دیگر به ما اعتماد کرد و تضمین نخواست، اما وقتی در دادن پول بدقولی میکنید، در دفعات بعد ابتدا میگویند پول را بدهید تا بعد به شما تجهیزات و مواد اولیه بدهیم. وقتی اعتماد شکسته میشود، کار کردن سختتر میشود.
بیگلری در ادامه صحبتهایش تاکید کرد: به هر حال زیرساختی که در پاستور ایجاد شده، زیرساخت منحصر به کووید نیست. همین فناوری و تجهیزات در ساخت دهها واکسن دیگر به کار میرود. زیرا یک پیشبینی ما این است که کووید تمام شود و در این صورت یک ساختار و امکاناتی داریم که میتوانیم برای بسیاری از واکسنهای دیگر اقدام کنیم. یکی از علل دیگر انتخاب کوبا برای کار مشترک این بود که آنها در سطح صنعتی خیلی جلوترند.
وی با بیان اینکه پاستور پولی ندارد که بخواهد خرج کند و تکیهگاهمان اعتماد مردم است، تصریح کرد: ما باید واکسنی دست مردم میدادیم که خدشهای به اعتماد یکصد ساله مردم به واکسنهای انستیتو پاستور وارد نمیکرد. نمیتوانستیم واکسنی به مردم بدهیم که بر روی تکنولوژی، ایمن بودن، کنترل کیفی آن و کاراییاش علامت سوال باشد.
تکنولوژی واکسن "آدنوویروسی" را داشتم و آن را ساختم، اما...
وی میگوید: با این حال ببینید که واکسنهایی که در دنیا تولید شد، مانند روسیه و ... شرکت سازنده اعلام میکرد که رییس جمهور روسیه دو ماه تمام زندگیاش را روی این واکسن گذاشت و هرچه که میخواستیم، همان روز برایمان تهیه میشد. در عین حال چهار کشور تاکنون توانستند واکسن آدنوویروسی بسازند، اسپوتنیک روسی، آسترازنکای انگلیسی، جانسون اند جانسون آمریکایی و کانسینو چینی. زیرا تکنولوژی آدنو بسیار محدود است و دست همه نیست، اما من که سالها از عمرم را در انگلیس و آمریکا گذاشته بودم تا این تکنولوژی را یاد بگیرم و این تکنولوژی را داشتم و آن را ساختم، اما با بیتوجهی مواجه شدیم. هنوز هم پرونده این واکسن در سازمان غذا و دارو در دست بررسی است و داوران میگفتند چرا اینقدر روند آن طولانی شده است. بنابراین هر کشوری که این امکان را داشت که آدنوویروس را بسازد، درنگ نمیکرد. ما در اینجا این واکسنی ساختیم که کاملا برای خود پاستور است و نشان دادیم که هم خودش به تنهایی و هم در ترکیب با پاستوکووک چقدر واکسن موثر و باارزشی است، شاید در هر کشوری بودیم، اینگونه با ما برخورد نمیکردند. ما تقریبا با پولی هزار برابر کمتر از کشورهای دیگر واکسن آدنوویروسیمان را ساختیم و ۴۰۰۰ ویال هم آماده داریم، اما سرنوشت آن چه شد؟. هیچ سرانجامی نیست. این واکسن به طور کامل فازهای حیوانی را گذرانده و باید وارد فاز انسانی شود.
چرا ایران پنجمین کشوری نشد که واکسن آدنوویروسی بسازد؟
بیگلری ادامه داد: اگر این واکسن در کشور ایجاد میشد، یک غرور ملی برای هر ایرانی بود که کشور من پنجمین کشوری است که «آدنو» را ساخت. دانش فنی کاملا دانش فنی خودمان بود. یکی از هیات علمیهای جوان پاستور وقت و انرژیاش را ماهها گذاشت و من هم به عنوان کسی که تجربه بینالمللی این کار را دارم، در کنارش ایستادم، اما در نهایت این فرد در دلش میگوید اگر در ترکیه، قطر، روسیه و ... بودم، اتفاق دیگری رخ میداد.
میخواستیم واکسن آدنوویروس به نام "ایران" تمام شود، اما...
وی ادامه میدهد: مسلما در واکسن دو چیز مورد نیاز است؛ یکی حمایت سیاسی و دیگری حمایت مالی؛ دو فاکتوری که واکسنهای موفق دنیا را موفق کرده است. مسلما ضمن اینکه از حمایتهایی که تاکنون شده تشکر میکنم و وضعیت کشور، امکانات، محدودیتها، تحریمها و... را می دانیم، اما معتقدم اگر حمایت سیاسی دنبال واکسن باشد، واکسن موفقتر پیش میرود. در عین حال در کشور هم یاد گرفتیم که یا باید اینقدر قدرت سیاسی پشت واکسن باشد که بتوان با فکر راحت و بدون دلهره پیش رفت یا باید شرکت تجاری باشید و آنقدر سود داشته باشید که مشکل مالی نداشته باشید که این برای شرکت دولتی مانند پاستور فراهم نیست. برای موسساتی مانند پاستور که خرج و دخلش مشخص است، تقریبا هیچ راهی هم برای جلب حمایت، جز حمایت مردمی که همین که واکسن ما را تزریق میکنند به ما روحیه میدهد، ندارد. آرزو میکردم که مقدار بیشتری مهربانانهتر مورد حمایت قرار میگرفتیم. البته ناسپاس نیستم، اما اگر حمایت بیشتری میشد، بهتر پیش میرفتیم. آدنوویروس را مثال زدم که برای کشور یک افتخار بود؛ درحالی که به راحتی میتوانستیم تکنولوژی آن را به کشور دیگری بدهیم، اما نمیخواستیم به اسم کشور دیگری تمام شود، میخواستیم به نام ایران تمام شود.