بررسی "شبه علم و مداخلات و انواع شیادی در درمان دیابت" در نشست مشترک انجمن دیابت ایران و سازمان نظام پزشکی کشور:
بیماران دیابتی به طعمهای آسان برای شیادان و سوءاستفادهگران تبدیل شدهاند
تاریخ انتشار :
چهارشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۴ ساعت ۱۳:۰۸
کد مطلب : ۱۹۶۰۶
سالمخبر: در سالهای اخیر، موجی از ادعاهای غیرعلمی و نسخههای معجزهآسا درباره درمان دیابت در فضای مجازی و جامعه رواج یافته است؛ ادعاهایی که نهتنها پایهای در علم ندارند، بلکه گاه جان بیماران را نیز تهدید میکنند. از مچبندهای انرژیزا گرفته تا درمانهای گیاهی بینام و نشان، تا رژیمهای حذف کامل کربوهیدرات و تجویزهای بیپشتوانهای که حتی به قطع انسولین میانجامند، همه و همه نمونههایی از نفوذ خطرناک «شبهعلم» به حوزه سلامت عمومیاند.
در چنین شرایطی، انجمن دیابت ایران با همکاری سازمان نظام پزشکی کشور، همایشی تخصصی با محوریت «شبهعلم، سوداگران سلامت و دیابت» برگزار کرد؛ رویدادی علمی با حضور متخصصان برجسته این حوزه که تلاش کردند با زبانی روشن، مستند و صریح، به ابعاد مختلف این بحران خاموش بپردازند.
سوءاستفاده از بیماران دیابتی
به گزارش سالمخبر در نشست اخیر انجمن دیابت ایران که با موضوع «شناخت شبهعلم و اثرات مخرب آن در حوزه سلامت» برگزار شد، سعید کلباسی، رئیس هیئت مدیره این انجمن، با ابراز نگرانی عمیق نسبت به مشکلات بیماران دیابتی در کشور، به چالشهای بزرگ ناشی از فعالیت افراد سودجو و شبهعلمی در حوزه درمان دیابت اشاره کرد.
کلباسی در سخنان خود تأکید کرد که متأسفانه بیماران دیابتی، به ویژه کودکان، به طعمهای آسان برای سوءاستفادهگران تبدیل شدهاند. وی گفت: «وقتی فردی در حال غرق شدن است، دست خود را به هر چیزی که باشد میگیرد.» این تصویر ملموس، وضعیت بیمارانی است که انسولین، داروی حیاتی برای آنها محسوب میشود و بهجای دریافت درمان صحیح، در دام وعدههای کاذب و درمانهای غیرعلمی گرفتار میشوند.
وی افزود: «بسیاری از بیماران دیابتی، حتی تا ۱۵ سال یا بیشتر بهصورت منظم از انسولین استفاده میکنند و این درمان برای آنها نجاتبخش است، اما متأسفانه برخی افراد با آگاهی کامل و با انگیزههای سودجویانه، آنها را به مسیرهای غلط هدایت میکنند.»
رئیس انجمن دیابت ایران به فعالیتهای آموزشی این انجمن در پنج سال اخیر اشاره کرد و گفت: «بیش از ۹۱ کارگاه تخصصی برای پزشکان برگزار شده تا آنها را با جدیدترین متدهای درمان دیابت، زمان شروع انسولین و داروهای نوین آشنا کنیم.»
با این حال، وی از افزایش «شیادانی» خبر داد که با سوءاستفاده از نگرانی خانوادهها، داروهایی با دوزهای خطرناک و غیرعلمی تجویز میکنند. کلباسی تصریح کرد: «خانوادهها وقتی میبینند قند خون کودک با مصرف قرصهای غیرعلمی کاهش یافته، گمان میکنند درمان مؤثر بوده، در حالی که قطع انسولین میتواند منجر به عواقب جبرانناپذیری مانند کما و مرگ شود.»
او با اشاره به موارد متعدد مرگ کودکان دیابتی به دلیل چنین سوءاستفادههایی، خواستار برخورد جدی نظام پزشکی با این افراد شد و افزود: «متأسفانه این افراد حتی بیماران را به ترک کنترل قند خون و عدم پیگیری درمان درست تشویق میکنند.»
دکتر کلباسی با تأکید بر وظیفه انجمن دیابت ایران در مقابله با این معضل گفت: «ما به عنوان متولیان آموزش و درمان دیابت، مسئولیم که این روند را متوقف کنیم. با همکاری نظام پزشکی، قصد داریم این شیادان را شناسایی و از فعالیت آنها جلوگیری کنیم.»
وی همچنین به خود بزرگبینی برخی افراد سودجو اشاره کرد که تصور میکنند میتوانند دستورالعملهای درمانی رسمی را نادیده بگیرند و به اشتباه انسولین بیماران را قطع کنند. دکتر کلباسی این رفتار را بسیار خطرناک خواند و گفت: «کسانی که آگاهانه این کار را انجام میدهند، حتی از کسانی که ناآگاهانه اشتباه میکنند، خطرناکتر هستند و باید تحت پیگرد قانونی قرار بگیرند.»
آموزشندیدن، فاجعه میآفریند
در این نشست، امیرکامران نیکوسخن، مدیرعامل انجمن دیابت ایران نیز از کمبود آموزش، شیوع باورهای غلط، و رواج درمانهای شبهعلمی به عنوان سه بحران جدی نام برد که جان هزاران بیمار دیابتی را تهدید میکند. نیکوسخن گفت: «کنترل دیابت یک مبارزه روزمره با صدها چالش است؛ فرد دیابتی باید هر روز بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ تصمیم مهم برای مدیریت بیماری خود بگیرد. این فشار روانی، فیزیکی و اقتصادی در حالی به بیمار تحمیل میشود که حمایتهای لازم نیز وجود ندارد.»
وی افزود: «بر اساس دستورالعملهای بینالمللی، یک کودک دیابتی باید روزی شش بار قند خون خود را اندازهگیری کند. یعنی حدود ۲۸۸۰ بار در سال سوزن به انگشتش میخورد. حالا این را اضافه کنید به ۱۴۰۰ تزریق انسولین سالانه. آیا واقعاً میتوان انتظار داشت خانوادهها تحت این فشار مداوم، وقتی از دارو و امکانات محروم میمانند، به راهحلهای شبهعلمی پناه نبرند؟»
به باور نیکوسخن، یکی از ریشههای اصلی گرایش به درمانهای غیرعلمی، نبود آموزش است. وی میگوید: «ما در کشوری زندگی میکنیم که هنوز آموزش دیابت ساختارمند، استاندارد و قانونی ندارد. بیمار، درمانگر، خانواده و حتی مسئولان، اغلب آموزشهای لازم برای مقابله با دیابت را دریافت نکردهاند و جایی که دانش وجود نداشته باشد، خرافه و شیادی فوراً جای آن را میگیرد.»
وی با نگاهی تاریخی به موج درمانهای جعلی برای دیابت اشاره کرد: «از تخم هندوانه ابوجهل، گزنه، قارچ گانودرما، تا تریاک و حالا هم قطرههای انسولین در گوش. این روند نشان میدهد که این شیادیها نهتنها متوقف نشده، بلکه پیچیدهتر و حتی علمینما شدهاند. یکی از خطرناکترین موارد، پسری بود که والدینش انسولین او را قطع کردند و با تریاک درمانش کردند؛ نهتنها به کما رفت، بلکه دچار اعتیاد نیز شد.» وی با انتقاد از ضعف نظارت گفت: «چطور ممکن است پزشکی که چنین نسخههایی مینویسد، هنوز در حال طبابت باشد؟»
نیکوسخن با استناد به تجربه کشورهای اروپایی گفت: «در انگلستان، فنلاند، آلمان و دیگر کشورهای اسکاندیناوی، اگر پدر و مادری انسولین کودک دیابتی خود را قطع کنند یا به توصیه فردی دیگر این کار را انجام دهند، بلافاصله حضانت فرزند از آنان سلب و فرد خاطی محاکمه میشود. قانون در این کشورها از جان کودک بهشدت محافظت میکند.اما در ایران، نه تنها قوانینی برای مجازات این شیادان وجود ندارد، بلکه خانوادهها هم مورد پیگرد قرار نمیگیرند و سیستم درمانی همچنان ساکت است.»
مدیرعامل انجمن دیابت ایران تأکید کرد که درمان نوین دیابت بر پایه آموزش استوار است، نه صرفاً دارو. وی با اشاره به مدلهای جهانی مانند Self-Care و Self-Management گفت: «باید آموزش به صورت ساختاریافته، پیوسته و مبتنی بر شواهد انجام شود. در بسیاری از کشورها، آموزش دیابت یک استاندارد ملی دارد و مربیان آموزشدیده با مدرک معتبر، مسئول اجرای آن هستند. اما در ایران، کافیست یک نفر یک صفحه اینستاگرام باز کند و خودش را «مربی دیابت» معرفی کند، بدون هیچ نظارتی.»
وی ادامه داد: «در وین از ۳۰ سال پیش کلاس آموزشی دیابت وجود دارد، در حالی که ما هنوز برای آموزش، تعرفه درمانی تعریف نکردهایم. بیمهها هزینه آموزش را نمیپردازند، چون اصلاً آموزش را درمان نمیدانند. این، خطای راهبردی در نظام سلامت ماست.»
نیکوسخن در پایان تأکید کرد که آموزش باید چند گروه را هدف قرار دهد: «عموم مردم برای پیشگیری؛ مبتلایان به دیابت برای مدیریت بیماری؛ پزشکان، پرستاران، رسانهها، برای ارتقاء کیفیت خدمات و آگاهیبخشی و در نهایت سیاستگذاران. وقتی رسانه رسمی کشور، بدون نظر کارشناسی و مشورت با انجمنهای علمی، درباره داروهای گیاهی یا روشهای غیرعلمی صحبت میکند، نمیتوان انتظار داشت مردم فریب نخورند.»
سودجویان از ضعف سیاستها تغذیه میکنند
در ادامه همایش «شناخت شبهعلم و اثرات آن در حوزه سلامت»، سینا کوثری، عضو هیئت مدیره انجمن دیابت ایران، سخنانی جدی و هشداردهنده درباره ابعاد اقتصادی و اجتماعی بیماری دیابت و آسیبهای ناشی از درمانهای غیرعلمی ایراد کرد. او با نگاهی به هزینههای مستقیم و غیرمستقیم دیابت، خواستار مداخله فوری سیاستگذاران برای مقابله با ورود شبهعلم به نظام سلامت شد.
کوثری با تأکید بر اینکه هزینه دیابت صرفاً به دارو و انسولین محدود نمیشود، گفت:«وقتی درباره هزینههای دیابت صحبت میکنیم، منظورمان فقط هزینه درمان نیست. فردی که دچار قطع عضو میشود، از کار میافتد، زودتر بازنشسته میشود یا بیناییاش را از دست میدهد، هزینههای سنگینی را هم به خانواده و هم به سیستم اقتصادی کشور تحمیل میکند.تصور کنید یک راننده نانآور خانواده، پایش را از دست بدهد. این فقط یک بیمار نیست، بلکه یک خانواده است که ممکن است متلاشی شود.»
وی با اشاره به نقش پیشگیرانه آموزش در کنترل دیابت، گفت: «تقریباً همه بیماران دیالیزی که به خاطر دیابت وارد فاز دیالیز شدهاند، میتوانستند با آموزش مناسب، به این مرحله نرسند. هر دستگاه دیالیز اضافه که به کار گرفته میشود، نشانه شکست ما در نظام آموزش و پیشگیری است.»
وی هشدار داد:«حدود ۱۵ درصد کل هزینه سلامت کشور را صرف دیابت میشود، در حالی که هزینهای که برای ورزش یا پیشگیری در نظر گرفته شده، ۷۰ برابر کمتر است. این یعنی بهجای ریشهیابی و پیشگیری، مدام به دنبال ترمیم و درمان پیامدها هستیم.»
کوثری با اشاره به حضور پررنگ درمانگران جعلی و سوداگران سلامت در حوزه دیابت، گفت:«این افراد نهتنها خانوادهها را دچار بحران مالی و سلامتی میکنند، بلکه بار سنگینی هم بر دوش دولت میگذارند. با سهم ۴ درصدی سلامت از تولید ناخالص داخلی، یعنی نصف کشورهای همسایه، توان مقابله با این بحران بهشدت محدود است. در سال ۱۴۰۲، یکی از بزرگترین کمپینهای غربالگری دیابت با تلاش مرکز مبارزه با بیماریهای غیرواگیر وزارت بهداشت اجرا شد. 74 درصد از جمعیت بالای ۱۸ سال کشور غربالگری شدند؛ کار بزرگی بود که با کمک بهورزان و سیستم شبکه سلامت به نتیجه رسید. اما متأسفانه، شیادان سلامت، زحمات این نهادها را بیثمر میکنند.»
«یک بیمار دیابتی وقتی تحت مراقبت سیستم کلاسیک سلامت است، با هزینه منطقی، درمان دریافت میکند و کیفیت زندگی قابل قبولی دارد. اما همین بیمار، وقتی وارد چرخه شیادی میشود، دارو را کنار میگذارد، معاینات را رها میکند، تا زمانی که نابینا، دیالیزی، یا دچار سکته شود. سپس به سیستم بازمیگردد، اما دیگر دیر شده؛ هزینهها چند برابر شدهاند و کیفیت زندگی از بین رفته است.»
وی ادامه داد: «شیادان، بیمار را تا زمانی که پول دارد و زنده است، بهرهبرداری میکنند؛ وقتی دیگر کار از کار گذشته، دوباره به سیستم رسمی برمیگردانند. اما اینبار، یک بیمار پیچیده، ناتوان، افسرده و پرهزینه تحویل سیستم دادهاند. شیادان آنجایی وارد میشوند که خلأ وجود دارد؛ خلأ آموزش، خلأ اطلاعرسانی، خلأ نظارت. ما اگر همین هزینههایی که برای عواقب دیابت میپردازیم، در حوزه آموزش سرمایهگذاری میکردیم، امروز وضعیت بسیار متفاوتی داشتیم.»
درمان قطعی دیابت، یک دروغ مرگبار
در ادامه این همایش، محمدرضا مهاجرانی تهرانی، عضو هیئت مدیره انجمن دیابت ایران، با اشاره به مفهوم علم، شبهعلم و پیامدهای خطرناک ادعاهای درمانی بدون پشتوانه علمی، ابعاد گوناگون کلاهبرداریهای حوزه دیابت را تشریح کرد.
دکتر مهاجرانی با تاکید بر تفاوتهای علم و شبه علم گفت: «علم چراغی است که رو به آینده دارد، مدام تغییر میکند، تکامل مییابد و متکی بر داده و مطالعه بالینی است. اما شبهعلم، همواره به گذشته خیره است؛ به نقلقولها، کتابهای کهن، تقدیسگر شخصیتها و غیرقابل نقد. شبهعلم به جای شفافسازی، بر ابهام و بزرگنمایی تکیه دارد و همین موضوع، بستر سوءاستفاده از بیماران دیابتی را فراهم کرده است.»
یکی از مهمترین محورهای سخنان مهاجرانی، هشدار درباره تبلیغات دروغین پیرامون «درمان قطعی دیابت» بود. او در این باره میگوید: «هرکس ادعا کند که دیابت را به طور قطعی درمان میکند، بدون شک دروغ میگوید. فعلاً، بر اساس دانش پزشکی، دیابت نوع ۱ درمان قطعی ندارد و تنها با انسولین قابل کنترل است. دیابت نوع ۲ نیز قابل کنترل است، اما درمان قطعی ندارد. تا قبل از کشف انسولین در سال ۱۹۲۰، تمام بیماران دیابت نوع ۱ جان خود را از دست میدادند. از آن زمان تاکنون، درمان دیابت با پیشرفتهای زیادی مواجه شده، اما هنوز از "درمان قطعی" خبری نیست.»
مهاجرانی هشدار داد که در مواجهه با تبلیغات در فضای مجازی، به واژههای فریبندهای مثل «درمان معجزهآسا»، «کنترل همیشگی قند خون»، «درمان تضمینی»و... حساس باشند. او این نوع عبارات را نشانههای روشن کلاهبرداری عنوان کرد و گفت: «علم زبان اغراق ندارد. وقتی کسی میگوید با یک گیاه، یک دستبند، یا یک رژیم غذایی عجیب میتواند دیابت را درمان کند، باید مطمئن باشیم که با شیادی روبهرو هستیم.»
وی با اظهار نگرانی از پدیده خطرناک تجویز قطع انسولین توسط سوداگران سلامت گفت: «متأسفانه افرادی که حتی گاهی خود را پزشک معرفی میکنند، به بیماران دیابتی نوع ۱ میگویند که انسولین را قطع کنند و از گیاه یا روش جایگزین استفاده کنند. این کار، جان بیماران را در معرض خطر فوری اسیدوز دیابتی و حتی مرگ قرار میدهد.»
یکی دیگر از محورهای انتقادی دکتر مهاجرانی، رواج رژیمهای غیرعلمی و خطرناک بود. وی تاکید کرد: «برخی از تبلیغات میگویند بیمار دیابتی باید کاملاً کربوهیدرات را حذف کند، یا فقط از فلان گیاه استفاده کند. این نسخهها بدون پایه علمی هستند و میتوانند موجب افت قند شدید یا عوارض جدی شوند. دیابت بیماری مزمن است، نه یک اختلال موقت. زندگی با دیابت یعنی سازگاری، نه حذف و افراط.»
مهاجرانی از برخوردهای افراطی اطرافیان بیماران انتقاد کرد و گفت: «بارها دیدم که به بیمار دیابتی در جمع گفته میشود: «این غذا برای تو نیست». این نگاه نادرست باعث ایجاد افسردگی در بیماران میشود. بیمار دیابتی، با آموزش صحیح و رعایت مقدار، میتواند از تمام غذاهای سر سفره استفاده کند. ما چیزی به نام غذای ممنوعه نداریم؛ بلکه مدیریت داریم.»
وی با ارائه آماری تلخ اما واقعی از عوارض دیابت گفت: «مهمترین علت کوری، نارسایی کلیه و قطع عضو در ایران و جهان، دیابت است. امروز، هر ۲۰ ثانیه در دنیا، یک پا به دلیل دیابت قطع میشود. ما باید قبل از زخم، جلوی عارضه را بگیریم، نه اینکه وقتی کار به قطع پا رسید تازه مداخله کنیم.»
در پایان دکتر مهاجرانی تأکید کرد: «هیچیک از ما در انجمن دیابت، با وجود اینکه عضو هیئت علمی دانشگاهها هستیم، اجازه نداریم بدون تصویب رسمی، درمان مندرآوردی ارائه دهیم. درمان دیابت باید فقط بر اساس پروتکلهای بینالمللی، مجوز وزارت بهداشت، و توصیههای نهادهایی مثل WHO یا ADF انجام شود.»
در چنین شرایطی، انجمن دیابت ایران با همکاری سازمان نظام پزشکی کشور، همایشی تخصصی با محوریت «شبهعلم، سوداگران سلامت و دیابت» برگزار کرد؛ رویدادی علمی با حضور متخصصان برجسته این حوزه که تلاش کردند با زبانی روشن، مستند و صریح، به ابعاد مختلف این بحران خاموش بپردازند.
سوءاستفاده از بیماران دیابتی
به گزارش سالمخبر در نشست اخیر انجمن دیابت ایران که با موضوع «شناخت شبهعلم و اثرات مخرب آن در حوزه سلامت» برگزار شد، سعید کلباسی، رئیس هیئت مدیره این انجمن، با ابراز نگرانی عمیق نسبت به مشکلات بیماران دیابتی در کشور، به چالشهای بزرگ ناشی از فعالیت افراد سودجو و شبهعلمی در حوزه درمان دیابت اشاره کرد.
کلباسی در سخنان خود تأکید کرد که متأسفانه بیماران دیابتی، به ویژه کودکان، به طعمهای آسان برای سوءاستفادهگران تبدیل شدهاند. وی گفت: «وقتی فردی در حال غرق شدن است، دست خود را به هر چیزی که باشد میگیرد.» این تصویر ملموس، وضعیت بیمارانی است که انسولین، داروی حیاتی برای آنها محسوب میشود و بهجای دریافت درمان صحیح، در دام وعدههای کاذب و درمانهای غیرعلمی گرفتار میشوند.
وی افزود: «بسیاری از بیماران دیابتی، حتی تا ۱۵ سال یا بیشتر بهصورت منظم از انسولین استفاده میکنند و این درمان برای آنها نجاتبخش است، اما متأسفانه برخی افراد با آگاهی کامل و با انگیزههای سودجویانه، آنها را به مسیرهای غلط هدایت میکنند.»
رئیس انجمن دیابت ایران به فعالیتهای آموزشی این انجمن در پنج سال اخیر اشاره کرد و گفت: «بیش از ۹۱ کارگاه تخصصی برای پزشکان برگزار شده تا آنها را با جدیدترین متدهای درمان دیابت، زمان شروع انسولین و داروهای نوین آشنا کنیم.»
با این حال، وی از افزایش «شیادانی» خبر داد که با سوءاستفاده از نگرانی خانوادهها، داروهایی با دوزهای خطرناک و غیرعلمی تجویز میکنند. کلباسی تصریح کرد: «خانوادهها وقتی میبینند قند خون کودک با مصرف قرصهای غیرعلمی کاهش یافته، گمان میکنند درمان مؤثر بوده، در حالی که قطع انسولین میتواند منجر به عواقب جبرانناپذیری مانند کما و مرگ شود.»
او با اشاره به موارد متعدد مرگ کودکان دیابتی به دلیل چنین سوءاستفادههایی، خواستار برخورد جدی نظام پزشکی با این افراد شد و افزود: «متأسفانه این افراد حتی بیماران را به ترک کنترل قند خون و عدم پیگیری درمان درست تشویق میکنند.»
دکتر کلباسی با تأکید بر وظیفه انجمن دیابت ایران در مقابله با این معضل گفت: «ما به عنوان متولیان آموزش و درمان دیابت، مسئولیم که این روند را متوقف کنیم. با همکاری نظام پزشکی، قصد داریم این شیادان را شناسایی و از فعالیت آنها جلوگیری کنیم.»
وی همچنین به خود بزرگبینی برخی افراد سودجو اشاره کرد که تصور میکنند میتوانند دستورالعملهای درمانی رسمی را نادیده بگیرند و به اشتباه انسولین بیماران را قطع کنند. دکتر کلباسی این رفتار را بسیار خطرناک خواند و گفت: «کسانی که آگاهانه این کار را انجام میدهند، حتی از کسانی که ناآگاهانه اشتباه میکنند، خطرناکتر هستند و باید تحت پیگرد قانونی قرار بگیرند.»
آموزشندیدن، فاجعه میآفریند
در این نشست، امیرکامران نیکوسخن، مدیرعامل انجمن دیابت ایران نیز از کمبود آموزش، شیوع باورهای غلط، و رواج درمانهای شبهعلمی به عنوان سه بحران جدی نام برد که جان هزاران بیمار دیابتی را تهدید میکند. نیکوسخن گفت: «کنترل دیابت یک مبارزه روزمره با صدها چالش است؛ فرد دیابتی باید هر روز بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ تصمیم مهم برای مدیریت بیماری خود بگیرد. این فشار روانی، فیزیکی و اقتصادی در حالی به بیمار تحمیل میشود که حمایتهای لازم نیز وجود ندارد.»
وی افزود: «بر اساس دستورالعملهای بینالمللی، یک کودک دیابتی باید روزی شش بار قند خون خود را اندازهگیری کند. یعنی حدود ۲۸۸۰ بار در سال سوزن به انگشتش میخورد. حالا این را اضافه کنید به ۱۴۰۰ تزریق انسولین سالانه. آیا واقعاً میتوان انتظار داشت خانوادهها تحت این فشار مداوم، وقتی از دارو و امکانات محروم میمانند، به راهحلهای شبهعلمی پناه نبرند؟»
به باور نیکوسخن، یکی از ریشههای اصلی گرایش به درمانهای غیرعلمی، نبود آموزش است. وی میگوید: «ما در کشوری زندگی میکنیم که هنوز آموزش دیابت ساختارمند، استاندارد و قانونی ندارد. بیمار، درمانگر، خانواده و حتی مسئولان، اغلب آموزشهای لازم برای مقابله با دیابت را دریافت نکردهاند و جایی که دانش وجود نداشته باشد، خرافه و شیادی فوراً جای آن را میگیرد.»
وی با نگاهی تاریخی به موج درمانهای جعلی برای دیابت اشاره کرد: «از تخم هندوانه ابوجهل، گزنه، قارچ گانودرما، تا تریاک و حالا هم قطرههای انسولین در گوش. این روند نشان میدهد که این شیادیها نهتنها متوقف نشده، بلکه پیچیدهتر و حتی علمینما شدهاند. یکی از خطرناکترین موارد، پسری بود که والدینش انسولین او را قطع کردند و با تریاک درمانش کردند؛ نهتنها به کما رفت، بلکه دچار اعتیاد نیز شد.» وی با انتقاد از ضعف نظارت گفت: «چطور ممکن است پزشکی که چنین نسخههایی مینویسد، هنوز در حال طبابت باشد؟»
نیکوسخن با استناد به تجربه کشورهای اروپایی گفت: «در انگلستان، فنلاند، آلمان و دیگر کشورهای اسکاندیناوی، اگر پدر و مادری انسولین کودک دیابتی خود را قطع کنند یا به توصیه فردی دیگر این کار را انجام دهند، بلافاصله حضانت فرزند از آنان سلب و فرد خاطی محاکمه میشود. قانون در این کشورها از جان کودک بهشدت محافظت میکند.اما در ایران، نه تنها قوانینی برای مجازات این شیادان وجود ندارد، بلکه خانوادهها هم مورد پیگرد قرار نمیگیرند و سیستم درمانی همچنان ساکت است.»
مدیرعامل انجمن دیابت ایران تأکید کرد که درمان نوین دیابت بر پایه آموزش استوار است، نه صرفاً دارو. وی با اشاره به مدلهای جهانی مانند Self-Care و Self-Management گفت: «باید آموزش به صورت ساختاریافته، پیوسته و مبتنی بر شواهد انجام شود. در بسیاری از کشورها، آموزش دیابت یک استاندارد ملی دارد و مربیان آموزشدیده با مدرک معتبر، مسئول اجرای آن هستند. اما در ایران، کافیست یک نفر یک صفحه اینستاگرام باز کند و خودش را «مربی دیابت» معرفی کند، بدون هیچ نظارتی.»
وی ادامه داد: «در وین از ۳۰ سال پیش کلاس آموزشی دیابت وجود دارد، در حالی که ما هنوز برای آموزش، تعرفه درمانی تعریف نکردهایم. بیمهها هزینه آموزش را نمیپردازند، چون اصلاً آموزش را درمان نمیدانند. این، خطای راهبردی در نظام سلامت ماست.»
نیکوسخن در پایان تأکید کرد که آموزش باید چند گروه را هدف قرار دهد: «عموم مردم برای پیشگیری؛ مبتلایان به دیابت برای مدیریت بیماری؛ پزشکان، پرستاران، رسانهها، برای ارتقاء کیفیت خدمات و آگاهیبخشی و در نهایت سیاستگذاران. وقتی رسانه رسمی کشور، بدون نظر کارشناسی و مشورت با انجمنهای علمی، درباره داروهای گیاهی یا روشهای غیرعلمی صحبت میکند، نمیتوان انتظار داشت مردم فریب نخورند.»
سودجویان از ضعف سیاستها تغذیه میکنند
در ادامه همایش «شناخت شبهعلم و اثرات آن در حوزه سلامت»، سینا کوثری، عضو هیئت مدیره انجمن دیابت ایران، سخنانی جدی و هشداردهنده درباره ابعاد اقتصادی و اجتماعی بیماری دیابت و آسیبهای ناشی از درمانهای غیرعلمی ایراد کرد. او با نگاهی به هزینههای مستقیم و غیرمستقیم دیابت، خواستار مداخله فوری سیاستگذاران برای مقابله با ورود شبهعلم به نظام سلامت شد.
کوثری با تأکید بر اینکه هزینه دیابت صرفاً به دارو و انسولین محدود نمیشود، گفت:«وقتی درباره هزینههای دیابت صحبت میکنیم، منظورمان فقط هزینه درمان نیست. فردی که دچار قطع عضو میشود، از کار میافتد، زودتر بازنشسته میشود یا بیناییاش را از دست میدهد، هزینههای سنگینی را هم به خانواده و هم به سیستم اقتصادی کشور تحمیل میکند.تصور کنید یک راننده نانآور خانواده، پایش را از دست بدهد. این فقط یک بیمار نیست، بلکه یک خانواده است که ممکن است متلاشی شود.»
وی با اشاره به نقش پیشگیرانه آموزش در کنترل دیابت، گفت: «تقریباً همه بیماران دیالیزی که به خاطر دیابت وارد فاز دیالیز شدهاند، میتوانستند با آموزش مناسب، به این مرحله نرسند. هر دستگاه دیالیز اضافه که به کار گرفته میشود، نشانه شکست ما در نظام آموزش و پیشگیری است.»
وی هشدار داد:«حدود ۱۵ درصد کل هزینه سلامت کشور را صرف دیابت میشود، در حالی که هزینهای که برای ورزش یا پیشگیری در نظر گرفته شده، ۷۰ برابر کمتر است. این یعنی بهجای ریشهیابی و پیشگیری، مدام به دنبال ترمیم و درمان پیامدها هستیم.»
کوثری با اشاره به حضور پررنگ درمانگران جعلی و سوداگران سلامت در حوزه دیابت، گفت:«این افراد نهتنها خانوادهها را دچار بحران مالی و سلامتی میکنند، بلکه بار سنگینی هم بر دوش دولت میگذارند. با سهم ۴ درصدی سلامت از تولید ناخالص داخلی، یعنی نصف کشورهای همسایه، توان مقابله با این بحران بهشدت محدود است. در سال ۱۴۰۲، یکی از بزرگترین کمپینهای غربالگری دیابت با تلاش مرکز مبارزه با بیماریهای غیرواگیر وزارت بهداشت اجرا شد. 74 درصد از جمعیت بالای ۱۸ سال کشور غربالگری شدند؛ کار بزرگی بود که با کمک بهورزان و سیستم شبکه سلامت به نتیجه رسید. اما متأسفانه، شیادان سلامت، زحمات این نهادها را بیثمر میکنند.»
«یک بیمار دیابتی وقتی تحت مراقبت سیستم کلاسیک سلامت است، با هزینه منطقی، درمان دریافت میکند و کیفیت زندگی قابل قبولی دارد. اما همین بیمار، وقتی وارد چرخه شیادی میشود، دارو را کنار میگذارد، معاینات را رها میکند، تا زمانی که نابینا، دیالیزی، یا دچار سکته شود. سپس به سیستم بازمیگردد، اما دیگر دیر شده؛ هزینهها چند برابر شدهاند و کیفیت زندگی از بین رفته است.»
وی ادامه داد: «شیادان، بیمار را تا زمانی که پول دارد و زنده است، بهرهبرداری میکنند؛ وقتی دیگر کار از کار گذشته، دوباره به سیستم رسمی برمیگردانند. اما اینبار، یک بیمار پیچیده، ناتوان، افسرده و پرهزینه تحویل سیستم دادهاند. شیادان آنجایی وارد میشوند که خلأ وجود دارد؛ خلأ آموزش، خلأ اطلاعرسانی، خلأ نظارت. ما اگر همین هزینههایی که برای عواقب دیابت میپردازیم، در حوزه آموزش سرمایهگذاری میکردیم، امروز وضعیت بسیار متفاوتی داشتیم.»
درمان قطعی دیابت، یک دروغ مرگبار
در ادامه این همایش، محمدرضا مهاجرانی تهرانی، عضو هیئت مدیره انجمن دیابت ایران، با اشاره به مفهوم علم، شبهعلم و پیامدهای خطرناک ادعاهای درمانی بدون پشتوانه علمی، ابعاد گوناگون کلاهبرداریهای حوزه دیابت را تشریح کرد.
دکتر مهاجرانی با تاکید بر تفاوتهای علم و شبه علم گفت: «علم چراغی است که رو به آینده دارد، مدام تغییر میکند، تکامل مییابد و متکی بر داده و مطالعه بالینی است. اما شبهعلم، همواره به گذشته خیره است؛ به نقلقولها، کتابهای کهن، تقدیسگر شخصیتها و غیرقابل نقد. شبهعلم به جای شفافسازی، بر ابهام و بزرگنمایی تکیه دارد و همین موضوع، بستر سوءاستفاده از بیماران دیابتی را فراهم کرده است.»
یکی از مهمترین محورهای سخنان مهاجرانی، هشدار درباره تبلیغات دروغین پیرامون «درمان قطعی دیابت» بود. او در این باره میگوید: «هرکس ادعا کند که دیابت را به طور قطعی درمان میکند، بدون شک دروغ میگوید. فعلاً، بر اساس دانش پزشکی، دیابت نوع ۱ درمان قطعی ندارد و تنها با انسولین قابل کنترل است. دیابت نوع ۲ نیز قابل کنترل است، اما درمان قطعی ندارد. تا قبل از کشف انسولین در سال ۱۹۲۰، تمام بیماران دیابت نوع ۱ جان خود را از دست میدادند. از آن زمان تاکنون، درمان دیابت با پیشرفتهای زیادی مواجه شده، اما هنوز از "درمان قطعی" خبری نیست.»
مهاجرانی هشدار داد که در مواجهه با تبلیغات در فضای مجازی، به واژههای فریبندهای مثل «درمان معجزهآسا»، «کنترل همیشگی قند خون»، «درمان تضمینی»و... حساس باشند. او این نوع عبارات را نشانههای روشن کلاهبرداری عنوان کرد و گفت: «علم زبان اغراق ندارد. وقتی کسی میگوید با یک گیاه، یک دستبند، یا یک رژیم غذایی عجیب میتواند دیابت را درمان کند، باید مطمئن باشیم که با شیادی روبهرو هستیم.»
وی با اظهار نگرانی از پدیده خطرناک تجویز قطع انسولین توسط سوداگران سلامت گفت: «متأسفانه افرادی که حتی گاهی خود را پزشک معرفی میکنند، به بیماران دیابتی نوع ۱ میگویند که انسولین را قطع کنند و از گیاه یا روش جایگزین استفاده کنند. این کار، جان بیماران را در معرض خطر فوری اسیدوز دیابتی و حتی مرگ قرار میدهد.»
یکی دیگر از محورهای انتقادی دکتر مهاجرانی، رواج رژیمهای غیرعلمی و خطرناک بود. وی تاکید کرد: «برخی از تبلیغات میگویند بیمار دیابتی باید کاملاً کربوهیدرات را حذف کند، یا فقط از فلان گیاه استفاده کند. این نسخهها بدون پایه علمی هستند و میتوانند موجب افت قند شدید یا عوارض جدی شوند. دیابت بیماری مزمن است، نه یک اختلال موقت. زندگی با دیابت یعنی سازگاری، نه حذف و افراط.»
مهاجرانی از برخوردهای افراطی اطرافیان بیماران انتقاد کرد و گفت: «بارها دیدم که به بیمار دیابتی در جمع گفته میشود: «این غذا برای تو نیست». این نگاه نادرست باعث ایجاد افسردگی در بیماران میشود. بیمار دیابتی، با آموزش صحیح و رعایت مقدار، میتواند از تمام غذاهای سر سفره استفاده کند. ما چیزی به نام غذای ممنوعه نداریم؛ بلکه مدیریت داریم.»
وی با ارائه آماری تلخ اما واقعی از عوارض دیابت گفت: «مهمترین علت کوری، نارسایی کلیه و قطع عضو در ایران و جهان، دیابت است. امروز، هر ۲۰ ثانیه در دنیا، یک پا به دلیل دیابت قطع میشود. ما باید قبل از زخم، جلوی عارضه را بگیریم، نه اینکه وقتی کار به قطع پا رسید تازه مداخله کنیم.»
در پایان دکتر مهاجرانی تأکید کرد: «هیچیک از ما در انجمن دیابت، با وجود اینکه عضو هیئت علمی دانشگاهها هستیم، اجازه نداریم بدون تصویب رسمی، درمان مندرآوردی ارائه دهیم. درمان دیابت باید فقط بر اساس پروتکلهای بینالمللی، مجوز وزارت بهداشت، و توصیههای نهادهایی مثل WHO یا ADF انجام شود.»