۰
رضا ملک‌زاده، وزیر اسبق بهداشت و درمان و رئیس پژوهشکده بیماری‌های گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی تهران

اوج نفوذ مداخله‌گران طب سنتی در وزارت بهداشت، در دوره عین‌اللهی بود

وقتی جای ژن‌درمانی را زالودرمانی می‌گیرد! هشدار برای آینده سلامت کشور
تاریخ انتشار :
چهارشنبه ۲۵ تير ۱۴۰۴ ساعت ۱۹:۰۲
کد مطلب : ۱۹۲۴۹
اوج نفوذ مداخله‌گران طب سنتی در وزارت بهداشت، در دوره عین‌اللهی بود
سالم‌خبر: وزیر اسبق بهداشت و درمان و رئیس پژوهشکده بیماری‌های گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی تهران، گفت: بدترین دوران در رسمی‌سازی درمان‌های فاقد پشتوانه علمی و افزایش عرصه فعالیت مداخله گران در حوزه پزشکی کشور از دولت آقای احمدی‌نژاد آغاز و در دوران وزارت بهرام عین‌الهی در دولت سیزدهم به اوج خود رسید.

به گزارش سالم‌خبر؛ رضا ملک‌زاده در نخستین نشست "شبه علم در پزشکی و خطرات آن برای سلامتی" با نقد صریح به عملکرد وزارت بهداشت در دولت سیزدهم، تصریح کرد: در دوره وزارت دکتر عین‌اللهی، نه‌تنها پای مداخله‌گران طب سنتی به وزارت بهداشت باز شد، بلکه مسئولیت برخی از امور کلیدی نظام سلامت نیز به آنان واگذار شد.

وی تأکید کرد که در این دوره، برای درمان‌هایی که هیچ پشتوانه علمی و کارآزمایی بالینی نداشتند، تعرفه رسمی تعیین شد و برخی از آن‌ها حتی تحت پوشش بیمه قرار گرفتند. این اقدام، مصداق آشکار گمراه‌سازی نظام سلامت و هدایت منابع عمومی به مسیری خلاف علم و شواهد بود. چنین سیاست‌هایی، نه‌تنها اعتبار علمی نظام سلامت کشور را زیر سؤال برد، بلکه سلامت مردم
را نیز در معرض خطر جدی قرار داد.

ملک‌زاده با بیان اینکه یکی از تلخ‌ترین پیامدهای گسترش شبه‌علم در حوزه سلامت، بروز آسیب‌های جدی و گاه برگشت‌ناپذیر برای بیماران است، اظهار داشت: حداقل پنج مورد مشخص در اختیار داریم که خانم‌هایی به دلیل اضافه وزن، به مصرف داروهای گیاهی روی آوردند. این ترکیبات نامشخص و فاقد هرگونه تأیید علمی، در نهایت منجر به نارسایی کامل کبدی شد و بیماران به‌عنوان یک مورد اورژانسی، کاندید پیوند کبد قرار گرفتند. این تنها یک نمونه از پیامدهای گسترش بدون ضابطه درمان‌های گیاهی و سنتی است؛ مسیری که نه با علم، بلکه با ادعا، خرافه و نبود نظارت شکل گرفته و امروز به تهدیدی واقعی برای جان مردم تبدیل شده است.

اراده سیاسی پشت گسترش شبه‌علم در کشور
وزیر اسبق بهداشت و درماندر ادامه با نقد سیاست‌های در برخی دولت‌های گذشته، گفت: مشکل از آن‌جاست که شبه‌علم، تنها در فضای غیررسمی باقی نماند. زمانی فاجعه آغاز شد که برخی پزشکان، با توسل به مفاهیم طب سنتی، شروع به نسخه‌نویسی کردند و حتی برای دریافت مدارک رسمی، وارد دانشگاه شدند؛ بی‌آنکه کوچک‌ترین
زیرساخت علمی برای آن فراهم باشد.

وی افزود: این مسیر، به‌طور رسمی از دوران ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد آغاز شد؛ زمانی که دانشگاه‌ها مجبور شدند طب سنتی و اصطلاحاتی چون «طب ایرانی» را وارد ساختار آموزشی خود کنند. این روند نادرست، بعدها به اشکال مختلف ادامه یافت و متأسفانه اکنون به بخش‌هایی از بدنه تصمیم‌گیر نظام سلامت نیز نفوذ کرده است.

سکوت در برابر تخریب و تحریف
ملک‌زاده در پاسخ به سوال سالم‌خبر مبنی بر انفعال برخی مراجع علمی کشور در برابر گستردگی فعالیت این جریان، گفت: در زمانی که در فرهنگستان علوم پزشکی بودیم نزدیک به ۲۰ مقاله علمی و تحلیلی درباره خطرات شبه‌علم منتشر کردیم و تاکنون بارها موضع خود را به‌روشنی اعلام کردیم و از سوی مداخله گران علوم پزشکی نیز تحت آُسیب های جدی و حاشیه سازی های فراوان بودیم. اما فرهنگستان علوم پزشکی خیلی جدی دنبال این موارد نیست.

رضا ملک‌زاده، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران: آنچه این روزها با عنوان شبه‌علم شناخته می‌شود، پدیده‌ای محدود به کشور ما نیست. شبه‌علم یک معضل جهانی است؛ با ظاهری علمی اما فاقد
هرگونه اعتبار روش‌شناختی و تجربی. آن‌هایی که مروج این جریان هستند، معمولاً ادعاهایی متناقض، اثبات‌ناپذیر و گاه خطرناک را مطرح می‌کنند. نقطه مشترک همه این افراد، برخورد متعصبانه به جای پاسخگویی علمی و اجتناب از ارزیابی تخصصی توسط اهل فن است.

یکی از ویژگی‌های بارز این جریان، نبود روش‌های نظام‌مند علمی در ایجاد فرضیه‌ها و تداوم فعالیت‌ها علی‌رغم رد مکرر ادعاها توسط نهادهای علمی است. برای نمونه، در کرج، فردی مدعی درمان قطعی سرطان شد. بیماران ناامید به او روی آوردند، اما حتی یک مورد بهبودی نیز گزارش نشد. با آغاز همه‌گیری کرونا، همان فرد این‌بار مدعی شد دارویی برای کووید-۱۹ کشف کرده و با تجویز بی‌پایه‌اش، جان بسیاری را به خطر انداخت. با وجود همه این شکست‌ها، نه پاسخگو بود و نه حاضر به افشای ترکیبات به‌اصطلاح دارویش.

در سطح جهانی نیز، نمادهای شاخصی از این جریان وجود دارد. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا، در دوران بحران کووید-۱۹، بارها ادعاهای علمی بی‌اساس مطرح کرد؛ از تزریق مواد ضدعفونی‌کننده گرفته تا تجویز داروهای تأییدنشده.
عملکرد او، به‌درستی نمادی از رفتار ضدعلمی و گسترش شبه‌علم شد. در انگلستان، بوریس جانسون، نخست‌وزیر وقت، نیز تا مدت‌ها از زدن واکسن امتناع کرد، تا آنکه خودش به کرونا مبتلا شد. این رفتارها در کشورهای پیشرفته، پیامدهایی جدی در بی‌اعتمادی عمومی به توصیه‌های علمی داشت. در آمریکا، یکی از جریان‌های شبه‌علمی که به‌شدت فراگیر شده، جنبش ضد واکسیناسیون است.

باور رایج این جریان آن است که واکسن‌ها باعث بروز اوتیسم در کودکان می‌شوند؛ ادعایی که بارها و بارها از سوی جامعه علمی جهان رد شده، اما همچنان بخشی از افکار عمومی را با خود همراه کرده است. نتیجه آن، بازگشت بیماری‌های ریشه‌کن‌شده‌ای چون سرخک به ایالات متحده و اروپا بوده است؛ بیماری‌ای که طبق گزارش اخیر آکادمی ملی علوم آمریکا، اکنون در حال تبدیل‌شدن به یک بحران اپیدمیولوژیک در این کشورهاست.

اوج قدرت‌گیری شبه‌علم در کشور را می‌توان در دوران همه‌گیری کووید-۱۹ مشاهده کرد. زمانی که بازار ادعاهای عجیب و بی‌اساس داغ شد؛ از تجویز سفیدکننده گرفته تا مصرف ادرار گاو به‌عنوان درمان. هر کسی
مدعی بود که "درمانی قطعی" یافته، بدون اینکه هیچ‌گونه ارزیابی علمی یا کارآزمایی بالینی روی این ادعاها انجام شده باشد. وضعیت در ایران نیز کمابیش مشابه است. برخی، با استناد غلط به توصیه‌های سازمان جهانی بهداشت، مدعی می‌شوند که این سازمان طب سنتی را به رسمیت شناخته است؛ در حالی‌که WHO تنها زمانی طب سنتی را می‌پذیرد که مبتنی بر شواهد علمی و تاییدشده باشد. این تحریف واقعیت، بارها و بارها در رسانه‌ها و تریبون‌های رسمی تکرار شده و باعث سردرگمی مردم شده است.

شبه‌علم، با تکیه بر خرافه، ترس، بی‌اعتمادی به علم و نادیده‌گرفتن شواهد، امروز به یکی از تهدیدهای جدی برای سلامت عمومی در جهان بدل شده است. متأسفانه در بسیاری موارد، برخورد جدی با مروجان آن انجام نمی‌شود و چه‌بسا گاهی از سوی نهادهایی نیز حمایت می‌شوند. این وضعیت نیازمند واکنشی قاطع، آگاهانه و مبتنی بر آموزش و ترویج سواد سلامت در جامعه است. مبارزه با شبه‌علم، نه صرفاً یک انتخاب، بلکه یک ضرورت است؛ چراکه سلامت و جان مردم، بیش از هر چیز در گرو پایبندی به علم و شواهد اثبات‌شده است.
 
کد مطلب : ۱۹۲۴۹
نام شما

آدرس ايميل شما