سالمخبر: رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران، اعلام کرد که کل هزینه سالانه انسولین در کشور برای هر بیمار دیابتی تنها حدود ۱۰۰ یورو است؛ رقمی که بهگفته او با تصور عمومی درباره گرانی انسولین فاصله زیادی دارد» و نشان میدهد بار مالی این داروی حیاتی «بهمراتب کمتر از آن چیزی است که تصور میشود.
علیرضا استقامتی، هیات مدیره انجمن دیابت گابریک، گفت: کل نیاز ارزی کشور برای انسولین حدود ۱۲۰ میلیون یورو است. تعداد بیماران دیابتی که انسولین تزریق میکنند طبق آمار سازمان غذا و دارو بین یک تا یکمیلیون و 200 هزار نفر است. یعنی سهم هر بیمار در سال چیزی حدود ۱۰۰ یورو میشود. آیا ۱۰۰ یورو برای درمان یک بیمار دیابتی عدد زیادی است؟
او با اشاره به آمار کنترل ضعیف بیماری در ایران افزود: در حال حاضر تنها ۳۰ درصد از بیماران دیابتی در کشور کنترل قابل قبول دارند. هدف باید رساندن این رقم به ۸۰ درصد باشد و این فقط با ابزارهای درمانی دقیق، قابلقبول و قابل استفاده برای بیمار امکانپذیر است. اگر روش درمان سخت، دردناک یا غیرقابل حمل باشد، نمیتوان انتظار داشت بیمار آن را ادامه دهد.
آیا پزشکان بیش از حد انسولین تجویز میکنند؟
او توضیح داد: این تصور که پزشکان تمایل بیش از حد به تجویز انسولین دارند درست نیست. اولاً درمانهای خوراکی جدید باعث شده بسیاری از بیماران قبل از رسیدن به انسولین با ترکیب چند داروی خوراکی کنترل شوند. ثانیاً مقاومت روانی بیماران نسبت به تزریق انسولین بسیار بالاست و شروع انسولین یکی از سختترین بخشها در درمان دیابت نوع دو است.
او تأکید کرد که برای بیماران نوع یک حدود ۲۰۰ هزار نفر در کشور، انسولین تنها گزینه درمانی است و امکان جایگزینی قرصهای جدید برای آنها وجود ندارد.
در بخش دیگری از جلسه، یکی از متخصصان دیابت به نقد جدی برخی ادعاها درباره «مصرف بیش از حد انسولین در ایران» پرداخت و تأکید کرد که این ادعا از اساس بر یک خلط مبحث بنا شده است. او توضیح داد: مبنای محاسبه برخی همکاران روی دوز شروع است، نه دوز درمان. ما درمان انسولین را با دوزهای پایین آغاز میکنیم؛ معمولاً حدود نیم واحد به ازای هر کیلوگرم وزن بدن. در طول درمان و با انجام تیتریشن، این دوز میتواند به یک واحد یا حتی بیشتر برسد. اما برخی هنگام مقایسه با استانداردهای جهانی همان “دوز شروع” را محاسبه کردهاند و به همین دلیل به این نتیجه رسیدهاند که مصرف انسولین در ایران دو برابر استاندارد جهانی است؛ درحالیکه این برداشت کاملاً اشتباه است.
او با صراحت گفت: نهتنها بالاتر از استاندارد جهانی نیستیم، بلکه در بسیاری از شاخصها عقبتر هم هستیم. نرخ شروع انسولین (Insulinization Rate) در ایران پایین است و اصولاً مردم روی خوشی به تزریق نشان نمیدهند. درمان تزریقی برای بسیاری از بیماران ترسآور است و پزشکان هم بدون ضرورت به آن متوسل نمیشوند.
مصرف واقعی نیست؛ ذخیرهسازی ناشی از ناامنی بازار است
این متخصص یکی دیگر از دلایل برداشت اشتباه از بالا بودن مصرف را «رفتار احتیاطی بیماران در دورههای بیثباتی بازار» دانست:
هر زمان خبر تغییر نرخ ارز، احتمال کمبود یا بیثباتی بازار مطرح شود، بیماران بهطور طبیعی نگران میشوند و دارو را ذخیره میکنند؛ دقیقاً مشابه رفتاری که مردم در شرایط بحران با ارز انجام میدهند. این یعنی بخشی از آنچه بهعنوان مصرف بالای انسولین گزارش میشود، در واقع مصرف نیست؛ ذخیره در یخچالهای مردم است.
او اشاره کرد که در دوران جنگ اخیر نیز همین رفتار تکرار شده و بسیاری از بیماران چندین بسته انسولین را برای “روز مبادا” ذخیره کردهاند.کاملاً بدیهی است که ۲۰ تا ۳۰ درصد بیماران از وضعیت خود بیخبرند، زیرا شایعترین ویژگی دیابت، بیعلامت بودن آن است. بسیاری از افراد هیچ نشانهای ندارند تا زمانی که با یک عارضه جدی مراجعه کنند و تازه آنوقت متوجه میشوند که ماهها یا سالهاست دیابت دارند.
او تأکید کرد که همین بیعلامتی، دلیل اصلی توصیه جهانی به غربالگری سالانه برای تمام افراد بالای ۳۵ سال است. برای سنین پایینتر نیز وجود فاکتورهای پرخطر مانند چاقی، سابقه خانوادگی، فشار خون بالا یا سندرم تخمدان پلیکیستیک، ضرورت آزمایش را تشدید میکند.
چرا انسولین قلمی «لوکس» نیست؟
او سپس به بحث انسولین و اختلاف میان انسولینهای قلمی و ویالهای قدیمی پرداخت و گفت: از نظر اثربخشی، اختلاف معناداری بین این دو شکل وجود ندارد؛ اما دو مزیت اساسی انسولین قلمی را نمیتوان نادیده گرفت: ریسک کمتر افت قند خون که یکی از خطرناکترین عوارض دیابت است و حتی میتواند شبانه و بدون آگاهی بیمار، موجب مرگ شود. سهولت و دقت مصرف که کیفیت درمان و پذیرش بیمار را بهطور جدی افزایش میدهد.
او تأکید کرد که این مزایا، انسولین قلمی را به یک محصول لوکس تبدیل نمیکند: اینکه بگوییم قلم گران است یا لوکس است تصور درستی نیست؛ این یک ابزار درمانی کامل است و بخشی از بسته درمان استاندارد.
مشکل اصلی: نبود آموزش استاندارد
این متخصص تاکید کرد: ما باید به جای پرداختن به حواشی، گلوگاههای واقعیِ عدم کنترل دیابت را شناسایی کنیم. اصل ماجرا آموزش است.
او به صراحت یک ضعف ساختاری را برجسته کرد: در کشور هنوز کوریکولوم استاندارد آموزش دیابت که توسط وزارت بهداشت تأیید شده باشد نداریم. این یعنی هر مرکز و هر فرد بر اساس برداشت خود آموزش میدهد؛ و متأسفانه بخش قابلتوجهی از این آموزشها نادرست، غیرعلمی و حتی زیانآور است. از مشاوره تغذیهای اشتباه گرفته تا توصیههایی که هیچ پشتوانه پژوهشی ندارند.
او تأکید کرد: «تا زمانی که آموزش استاندارد و یکپارچه نداشته باشیم، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که کنترل دیابت در کشور بهبود یابد. آموزش صحیح باید مبنای ارتقای مراقبت باشد، نه توصیههای پراکنده و غیرعلمی.»
تمرکز بر بهترین درمان، نه بحثهای انحرافی
وی افزود: هدف این است که آن ۳۰ درصد بیمارانی که اکنون کنترل مناسب دارند به ۷۰ یا ۸۰ درصد برسند. این یک ضرورت است، نه انتخاب. برای این کار باید از بحثهای انحرافی مانند داخلی یا خارجی بودن انسولین یا مقایسههای غلط در مورد مصرف عبور کنیم و بهترین درمان موجود را در اختیار بیمار قرار دهیم.
پزشکان بیدلیل انسولین نمیدهند
او یادآور شد که برخلاف تصور عمومی، شروع انسولین برای بیماران نوع دو کار سادهای نیست: بیماران مقاومت شدیدی نسبت به تزریق نشان میدهند و پزشکان مجبورند مدتها برای پذیرش درمان با آنها گفتوگو کنند. تازه با ورود داروهای خوراکی جدید که مزایای قلبی، کلیوی و کبدی هم دارند ــ شروع انسولین در بسیاری از موارد به تعویق افتاده است.