فرزاد پیرویان، عضو هیئت علمی گروه اقتصاد و مدیریت دارویی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی:
سالمخبر: عضو هیئت علمی گروه اقتصاد و مدیریت دارویی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، «ما کشوری هستیم که ظرفیت تولید دارویمان بیشتر از نیاز واقعی است. به زور میخواهیم تولید کنیم، به زور توزیع کنیم و بعد هم پول آن را با هزار مشقت از بازار بگیریم تا بازگردد به چرخه مالی. این یعنی نظام ما بیمار است.»
فرزاد پیرویان در نشست تخصصی بررسی نقش صنعت پخش در تابآوری صنعت داروی کشور با اشاره به اهمیت نگاه کلنگر به تابآوری در زنجیره دارویی گفت: «صنعت پخش فقط یک حلقه از این زنجیره است. زنجیرهای که بسیار بههمتنیده و داینامیک است. نمیتوان درباره تابآوری صحبت کرد، بیآنکه به بالادست و پاییندست آن توجه کنیم. مشکل اصلی ما، دقیقاً بحران حکمرانی به ویژه در نظام سلامت است.»
ادامه داد: «ما در کشور دچار نوعی گیجی حکمرانی هستیم. حتی نمیدانیم در حوزه سلامت، چه مکتب اخلاقی را دنبال میکنیم. یک وزیر با رویکرد لیبرتارین میآید، همه چیز را آزاد میکند؛ بعدی با نگاه سوسیالیستی، بازار را قفل میکند. بعدی میخواهد مسئولیتگرا باشد، اما در سازوکاری میافتد که همه چیز را محدود میکند. نتیجه این است که اثر سیاستهای یکدیگر را خنثی میکنند و ما میمانیم با یک آشفتگی تمامعیار.»
پیرویان به تناقضهای سیاستگذاری دولت در حوزه دارو اشاره کرد و گفت: «از یکسو، وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو با کسری منابع و عدم توان تأمین مالی مواجهاند. از سوی دیگر، دولت ارز ۴۲۰۰ تومانی را حذف میکند، اما همزمان با دخالتهای دستوری در قیمتگذاری، اجازه نمیدهد آثار هزینهای این تصمیمات در قیمت دارو منعکس شود. این یعنی خلاف بازار آزاد عمل میکنیم، اما انتظار داریم سازوکار آزاد نتیجه بدهد.»
او تأکید کرد: «ما کشوری هستیم که ظرفیت تولید دارویمان بیشتر از نیاز واقعی است. به زور میخواهیم تولید کنیم، به زور توزیع کنیم و بعد هم پول آن را با هزار مشقت از بازار بگیریم تا بازگردد به چرخه مالی. این یعنی نظام ما بیمار است.»
پیرویان در پایان گفت: «اگر قبول داریم باید رقابت در تولید، پخش و عرضه دارو اتفاق بیفتد، پس باید به قواعد بازار آزاد احترام بگذاریم. بازار تعیین میکند که چه کسی باقی بماند. اگر یک بازیگر زمین خورد، باید حذف شود، نه اینکه به زور نگهاش داریم. این یعنی اقتصاد آزاد. اما اگر آن را نمیخواهیم، دستکم باید به یک الگوی شفاف حکمرانی برسیم، نه آنکه هر وزیر با یک نگاه متفاوت، نظام را از تعادل خارج کند.»
بازار نیمهآزاد یا مداخلهگر؟ وقت انتخاب فرا رسیده است
در ادامه نشست تخصصی بررسی وضعیت زنجیره دارویی کشور، یکی از حاضران با طرح پرسشهایی اساسی درباره ماهیت نظام اقتصادی حاکم بر صنعت دارو، به نقد تناقضهای ساختاری در سیاستگذاری پرداخت.
وی گفت: «در نظامی که میخواهیم بازیگر باثبات و کارآمد در زنجیره تأمین دارو بماند، تنها کسی میتواند زنده بماند که بتواند دارو را با قیمت تمامشده منطقی تولید و توزیع کند. اگر چنین بازیگری توان اداره زنجیره خود را دارد، مفهوم ادغام (Merger) و بزرگشدن اقتصادی معنی پیدا میکند.»
وی افزود: «اما در وضعیت فعلی، حاکمیت گاهی از شرکتهایی حمایت میکند که ضعیف عمل میکنند، بهویژه در بخشهای خصولتی. در حالی که شرکتهای ناکارآمد باید احساس خطر کنند، باید از عملکرد بدشان بترسند. اگر ترس از حذف وجود داشته باشد، ادغام، کاهش هزینه، بهرهوری و بهدنبال آن سودآوری واقعی شکل میگیرد.»
او به مثالی از تولیدکنندگان دارو اشاره کرد و گفت: «همه تولیدکنندگان داروهایی مانند امپرازول یکسان نیستند. برخی از آنها با هزینههای مختلف و بالا تولید میکنند اما همچنان در بازی میمانند، چون ساختار بازار و سیاستگذاری به آنها اجازه میدهد بمانند. نتیجه این سیاستها، عملکرد ناموزون بخشهای مختلف، بحران نقدینگی، انباشت بدهی و اختلال توزیع را تشدید میکند.»
وی با طرح یک پرسش کلیدی ادامه داد: «باید شفاف مشخص کنیم: آیا میخواهیم شرکتهای پخش ما بازیگران بزرگ (Market Maker) باشند یا خیر؟ اگر پاسخ مثبت است، باید بازی بازار را بپذیریم. بهویژه با توجه به اینکه بسیاری از داروها در حال حرکت بهسمت کالا شدن (Commodity) هستند. در چنین بازاری، قواعد رقابت و عرضه و تقاضا باید تعیینکننده باشد، نه مداخله مستمر دولت.»
این سخنان در ادامه به یک تناقض عمیق در سیاستگذاری اقتصادی اشاره کرد: «اگر اقتصاد کشور آزاد نیست که در عمل هم نیست پس نباید مجوزها آزاد باشند. در این صورت، سازمان غذا و دارو باید بر اساس نیاز واقعی کشور، تعداد مجوزهای تولید، پخش و داروخانهها را محدود کند. نه اینکه در یک سوی سیاست، سقف قیمت تعیین شود و در سوی دیگر، رقابت افسارگسیخته و بدون ظرفیتسنجی شکل بگیرد.»
وی با لحنی قاطع تأکید کرد: «اما اگر میخواهیم بازار واقعاً آزاد باشد، پس باید تبعات آن را هم بپذیریم: ورشکستگی شرکتهای ضعیف، بیکاری، خروج از بازار. نمیتوان هم بازار آزاد را ادعا کرد و هم از مداخله حاکمیتی در همهچیز دفاع کرد. ما باید میان این دو مدل یکی را انتخاب کنیم و تمامقد پای آن بایستیم.»