نمایندگانی که در ابرها نطق میکنند؛ از ماجرای آسپرین خارجی تا نادانستههای الفبای تامین دارو!
سالمخبر: نوبخت، رئیس وقت کمیسیون بهداشت مجلس، روز ۹ شهریور ۱۳۹۸ با لحنی آتشین از قیمت یک بسته آسپرین گلایه کرد و مدعی شد این دارو از ۴۲ هزار تومان به ۱۴۵ هزار تومان رسیده و نتیجه گرفت که یک جای کار میلنگد و با زیر سوال بردن شرف وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو حتی تهدید به مداخله مراجع قضایی در این میان شد.
سالمخبر: نوبخت، رئیس وقت کمیسیون بهداشت مجلس، روز ۹ شهریور ۱۳۹۸ با لحنی آتشین از قیمت یک بسته آسپرین گلایه کرد و مدعی شد این دارو از ۴۲ هزار تومان به ۱۴۵ هزار تومان رسیده و نتیجه گرفت که یک جای کار میلنگد و با زیر سوال بردن شرف وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو حتی تهدید به مداخله مراجع قضایی در این میان شد.
آن روز، افکار عمومی طوری هدایت شد که گویی وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو عامدانه در گرانی دارو دست دارند.
اما بعداً کاشف به عمل آمد که ماجرا چیز دیگری است: جناب نماینده، نه از قیمت رسمی آسپرین تولید داخل خبر داشت و نه از سازوکار تأمین دارو. دارویی که او مصرف میکرد، آسپرین خارجیِ سفارشی بود؛ خارج از فهرست رسمی و با سازوکاری کاملاً متفاوت. یعنی قضاوتی سنگین، بر پایه اطلاعات ناقص از یک نمونه فردی و نه واقعیت بازار.
این نمونه کلاسیک سیاستورزی بدون شناخت و خطرناک در حوزه دارو به همینجا ختم نشد. حسینعلی شهریاری، رئیس کمیسیون بهداشت نیز دو روز پیش، تخصیص ارز دارو به داروها و شرکتهای واردکننده را رانتی و مختص برخی خواص خواند؛ در حالیکه ثبت حدود ۲۶۰ شرکت واردکننده دارو در سامانههای رسمی، خود مهر بطلانی بر این روایت سادهانگارانه بود. به گفته عبداللهیاصل، مدیرکل امور دارویی سازمان غذا و دارو؛ اگر همه چیز در انحصار «خواص» است، این صدها شرکت چه میکنند؟
حال دیروز میرمحمدی نماینده مجلس نیز با صدایی غُرّا و تکیه بر گلایههای درست مردم از گرانی، دوباره همان مسیر لغزنده را رفت؛ گویی نه تحریم وجود دارد، نه قفل شدن انتقال ارز، نه تورم ساختاری، نه جهش هزینه مواد اولیه و حملونقل، نه بدهی انباشته بیمهها. سادهترین راه همیشه جذابتر است: نشانه گرفتن وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو، بدون باز کردن پرونده پیچیده تأمین دارو در اقتصاد تحریمی ایران.
اینکه واحدهای نظارتی باید قویتر شوند، تردیدی در آن نیست؛ اما وقتی نماینده مجلس، بدون تفکیک بین داروی تولید داخل، وارداتی رسمی، سفارشی، ارز ترجیحی همه را در یک دیگ میریزد و هم میزند و با چند مثال پراکنده حکم کلی صادر میکند در واقع اعتماد عمومی را خرج سیاستورزی لحظهای کرده است.
گرانی دارو مسئلهای واقعی است؛ اما ریشهاش را باید در ناترازی بودجه سلامت، تحریم، ساختار معیوب بیمه و سیاستهای ارزی جستوجو کرد، نه در چند روایت ناقص و هیجانی از افزایش قیمت یک بسته دارو. این نوع مواجهه، نه به نفع مردم است، نه به نفع نظام سلامت؛ فقط صورتمسئله را عوامانهتر و حلمسئله را دورتر میکند.