شبح سالخوردگی

نجمه نوربخش کارشناس اقتصادی

8 ارديبهشت 1397 ساعت 11:36

تبعات اقتصادی و اجتماعی پدیده سالخوردگی در جوامع چیست؟


سالخوردگی جمعیت یک کشور، فرایندی است که طی آن میزان باروری کلی و مرگ میر از سطوح بالا به پایین کاهش می یابد. بدین معنی که با کاهش تمایل به باروری، درکنار بهبود استانداردهای زندگی و سطح بهداشت و سلامت در جوامع و ارتقاء کیفی شاخص های اجتماعی و اقتصادی که خود منجر به کاهش میزان مرگ و میر و افزایش امید به زندگی شده اند، شرایطی بوجود آمده است که جمعیت جهان پیوسته به سمت سالخوردگی پیش می رود.

آنگونه که برخی شاخص ها می گویند اگر بیش از 12 درصد کل جمعیت یک کشور 60 سال و بالاتر، یا بیش از 10 درصد کل جمعیت 65 سال یا بالاتر داشته باشد، جمعیت آن کشور سالخورده به حساب می آید. با آغاز قرن بیست و یکم هر سال 1.7 در صد به جمعیت جهان افزوده می شود درحالیکه برای جمعیت 65 سال و بالاتر این عدد به 2.5 درصد می رسد. بررسی آمارها در سال های اخیر نشان می دهد ساختار سنی جمعیت کشور در حال گذار از جوانی به سمت سالخوردگی است.

در نگاه نخست افزایش نسبت جمعیت کهنسال در اقتصاد باعث افزایش نرخ تکفل و کاهش عرضه نیروی کار و در نتیجه کاهش درآمدهای مالیاتی دولت خواهد شد. بدین معنی که با افزایش جمعیت کهنسال، رسیدگی به وضعیت صندوق های بازنشستگی و تامین اجتماعی و هزینه های ناشی از آن، بار مال سنگینی را بر دولت تحمیل می کند. از آثار دیگر این پدیده، تغییر نیازهای جامعه و سهم بخش های مختلف از کل اقتصاد است.

بطوری که تحقیقات در سایر کشورها نشان می دهد با کهنسال شدن جامعه در دراز مدت سهم بخش بهداشت و درمان از کل اقتصاد افزایش یافته و در عوض سهم بخش هایی مانند آموزش و پرورش، ساخت و ساز، صنایع کارخانه ای و تجارت کاهش می یابد. از سوی دیگر سابقه کار رسمی و دستمزد بالاتر مردان نسبت به زنان در شرایطی که طبق آمارها جمعیت زنان سالمند بیش از مردان است می تواند باعث افزایش نابرابری های اجتماعی بیشتر در آینده شود.

بنابراین بسیاری از این پدیده به عنوان یک معضل یاد می کنند و با برشمردن تبعات منفی حاصل از آن، در حالی جامعه را به باروری بیشتر ترغیب می کنند که هنوز ملزومات و زیرساخت های مناسب مهیا نشده اند. اما برخی دیگر معتقدند که چالش های سالخوردگی جمعیت را با بسته های سیاستی جامع می توان به گونه ای مدیریت کرد که در آینده با کاهش رشد اقتصادی و استانداردهای زندگی در کشور مواجه نشویم. برای مثال اگر پیر شدن جمعیت کشور موجب شود که نسبت سرمایه به نیروی کار و مصرف افزایش یابد، دولت می تواند با تغییر جهت مالیات ها از دستمزدها به سمت مصرف و سرمایه، و همچنین افزایش سن بازنشستگی، مدیریت نرخ بهره و اصلاح الگوی مصرف، مشکلات ناشی از برهم خوردن تعادل در بودجه خود را رفع کند. از طرفی سرمایه انسانی تابعی از هرم سنی جمعیت است که در سنین مختلف کارایی و بهره وری متفاوتی دارد. بنابراین برای ایجاد توازن و تعادل در هرم سنی می توان برنامه ها و سیاست هایی را کارا و عملی را دنبال کرد.

یکی از این راهکارها که اغلب کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه در جهان آن را در پیش گرفته و به مدد آن توانسته اند آثار سوء سیاست های ذکر شده بر بخش های دیگر اقتصاد را هم کاهش دهند، مدیریت بازار نیروی کار و افزایش مهاجر پذیری و اتخاذ سیاست های لازم در این حوزه است. چراکه مهاجرپذیری اثرات مثبتی چون کاهش دستمزدها، افزایش نرخ اجاره سرمایه و نسبت نیروی کار به افراد بازنشسته و کاهش نیازهای درامدی کشور را بدنبال خواهد داشت.

به طورکلی می توان گفت سالخوردگی جمعیت در هر کشور ساختارهای اقتصادی و اجتماعی آن را محک می زند و در کنار آثار جمعیتی و اجتماعی خود، می تواند تبعات اقتصادی بلند مدتی را برای آن کشور بوجود بیاورد.
 


کد مطلب: 742

آدرس مطلب :
https://www.saalemnews.com/note/742/شبح-سالخوردگی

سالم خبر
  https://www.saalemnews.com